شعرخوانی مرحوم آغاسی و شهریار در وصف حضرت فاطمه(س)

ای کاش خبر داشتے از بے خبرے ها
از بے خبری هاے من و دربدرے ها
ای فاطمه! تنهاتر از آنم که بگویم...
بر من چه گذشت از غم بے بال و پرے ها
انگار به تاوان گناهے که ندارم
در آتشے افتاده ام از خیره سرے ها
دور از تو، نفس در نفسِ چاه شدن ها
دردا! غم پنهان چنین خون جگرے ها
بوے تو هنوز از خَمِ این کوچه مے آید
از کوچه ے تنهایے و بے همسفری ها
مانند یتیمی که سر راه تو باشم...
در حق دلم، کرده ای ای زن ! پدری ها
اے کاش صدایم کنے از حنجره ے چاه
اے کاش خبر داشتے از بی خبرے ها...
شعر از استاد آرباطان
+ نوشته شده در سه شنبه ششم فروردین ۱۳۹۲ ساعت 14:1 توسط سمیرا
|
